-
80.از سریال Fringe قسمت اول
یکشنبه 20 تیر 1395 16:25
اولیویا دانم : من درک می کنم شما فکر می کنید من زیادی احساساتی عمل کردم ، حالا اینو بذاریم کنار ، مردا همیشه در برابر زنایی که باهاشون کار می کنن ، همین فکر رو دارن ، بریم سر اصل مطلب . من احساساتی ام و احساسم رو با خودم به کارم آوردم ، اما این بهم انگیزه میده ، بهم اجازه میده بخشی از ذهن قربانیها باشم . چیزایی رو...
-
79.دوست داشتن تو!
جمعه 18 تیر 1395 19:45
خنجر در قلبت ، خون جاری ست ، دلگرم ِ هرم خون خودت هستی و خنجر را فراموش کرده ای . خون تمام میشود،گرما جایش را می دهد به لرزیدن.جایش را می دهد به درد و به خودپیچیدن . خنجر را درآور و با دلتنگی ، با گرما خداحافظی کن !
-
78.اندر احوالات یک دیدار مجازی
جمعه 18 تیر 1395 19:31
بغلم می کند و می گوید : چه قدررررر کوچولو تر از عکساتی !
-
77.در راستای شخم زده شدن!
جمعه 18 تیر 1395 19:24
چند مرتبه در زندگی انسان رخ می دهد یک کتاب را دقیقاً زمانی بخواند که روحش تشنه ی آن است ؟ خواندن غذا ، دعا ، عشق یکی از این دفعات بود . دفعه ی قبل یک سال و نیم قبل بود با خواندن هان هولوگرافیک : هر دو سر داستانی که یک قهرمان داشت .
-
76.موج جدید مد شده!
جمعه 18 تیر 1395 16:34
لطفاً اگر قصوری در کار پزشکان میبینید ، اگر پزشکی در برابر بی مبالاتی اش مسئول می دانید ، اگر خطایی در کار میبینید جای کمپین راه انداختن علیه همه ی پزشکان ، با چند نفر دیگر که آنها هم از پزشک مدنظر شما آسیب دیده اند به نظام پزشکی بروید و جلوی خطاهای بعدی را بگیرید . راه اعتراض به عملکرد پزشک ، کمپین اینستاگرامی و هشتگ...
-
75. غذا ، دعا ، عشق «3»
جمعه 18 تیر 1395 00:34
این روزها کشمش و رقابت سنگینی در سراسر اروپا جریان دارد . تعدادی از شهرها در ساخت بزرگترین کلان شهر اروپا در قرن بیست ویکم با هم رقابت می کنند . آیا این شهر لندن است ؟ یا پاریس ؟ برلین ؟ زوریخ ؟ یا شاید بروکسل ؟ هریک از آنها تلاش می کنند تا از لحاظ فرهنگی ، معماری ، سیاسی و مالی ، گوی سبقت را از دیگری بربایند . اما...
-
74. خاک
جمعه 18 تیر 1395 00:18
مثل حس شخم زدن خاک و از بین بردن علف های هرز...
-
73.مثل یک خلسه معنوی
پنجشنبه 17 تیر 1395 21:20
زیبا شده بودم . لباس زیبایی پوشیده بودم و موهای بلندم را روی شانه هایم پراکنده کرده بودم . داشتم می رقصیدم یا شاید داشتم چیپس می خوردم . دقیق تصویرش را ندارم اما چیزی که راجع به آن مطمئن بودم : به هیچ کس فکر نمی کردم . نه به مردانی که در مهمانی بودند ، نه به مردانی که در زندگی ام دوستشان داشتم و بخشی از قلبم را - بی...
-
72.غذا ، دعا ، عشق «2»
پنجشنبه 17 تیر 1395 21:14
اوگفت : « گوش کن ، یک روز از تمام اتفاقاتی که در گذشته افتاده سرخورده میشی ، میبینی که غمگینی و قلبت شکسته ، اما هم چنان ادامه داره و همه چیز در حال تغییره . اینجا بهترین مکان دنیاست که می تونی زندگیت رو تغییر بدی . از این فرصت استفاده کن . از لحظه لحظه ی حضورت در این مقام مقدس استفاده کن . بقیه کارا رو به هند و اشرام...
-
71.غذا ، دعا ، عشق «1»
چهارشنبه 16 تیر 1395 23:22
ابتلا به افسردگی از بزرگ ترین نبردهای زندگی ام بود . من در پی کشف علت افسردگی ام بودم . ریشه ی این ناامیدی در چه بود ؟آیا این بیماری روانی است ؟ آیا پدر و مادرم مقصر بودند ؟ آیا این لحظات بد در زندگی ام موقتی خواهد بود ؟اگر مراحل طلاقم به اتمام برسد ، آیا افسردگی ام هم درمان خواهد شد ؟ آیا این بیماری منشا ژنتیکی دارد...
-
70. این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است.
شنبه 22 خرداد 1395 16:13
روایت بسیار زیبای زندگی دو دوست . مدتها طول کشید که نظرم راجع به عشق عوض شد . الان فکر می کنم عشق چیزی فرای دوستی است اما بنای آن دوستی ست . نمی توانی عاشق واقعی کسی باشی بی آنکه دوستش باشی. عشق بنایی بس عظیم است اما پی این بنا ،دوستی است . با ارزش ترین بناها و زیباترین آنها بی پی محکم ، ماندنی نیست.در عشق و یا دوستی...
-
69.سه گانه آگوتا کریستف
شنبه 22 خرداد 1395 00:09
خواندن کتاب های سه گانه دوقلوهای آگوتا کریستف تجربه ی خیلی خوبی در کتابخوانی برای من بود . این سه کتاب به ترتیب عبارتند از : دفتر بزرگ ، مدرک و دروغ سوم که کتاب مورد علاقه ی من از این سه گانه ، دروغ سوم بود . این سه گانه به گونه ای نوشته شده است که خواننده می تواند برداشت های کاملاً متفاوتی از داستان و سیر آن را داشته...
-
68.سعدی
پنجشنبه 20 خرداد 1395 23:40
اگر دعات ارادت بود و گر دشنام بگوی از آن لب شیرین که شهد می باری
-
67. دوستیمون ارزشش رو داره . آره!
پنجشنبه 20 خرداد 1395 23:19
امروز بهم زنگ زد و راجع به کاری که دوست پسرش میخواست انجام بده باهام مشورت کرد . بعد از حدود دوماه دوستی مهجور مونده در فشار ، بعد از دوماه مشکل و سردرگمی و درک نکردن و فریاد زدن و فاصله گرفتن ، بعد از دو ماه خستگی غیر قابل وصف ، بعد از دو ماه امتحان ، حس کردم هنوز هم ما بهترین دوست های همدیگه ایم و این قضیه هیچ تغییر...
-
66. کتاب دوم
پنجشنبه 20 خرداد 1395 23:12
هر آدمی فقط واسه نوشتن یک کتاب به دنیا آمده و نه هیچ کار دیگری . یک کتاب نبوغ آمیز یا یک کتاب معمولی ، مهم نیست . ولی کسی که هیچ چیز ننویسد بازنده است . فقط از زمین می گذرد و هیچ ردی از خودش باقی نمی گذارد. مدرک / آگوتا کریستف / اصغر نوری / نشر مروارید
-
65کاش بیمه داشت..
دوشنبه 17 خرداد 1395 23:19
هدیه کردن زندگی به یک کودک تنها به معنای دادن بزرگ ترین هدیه دنیا به او نیست بلکه این معنای باور نکردنی را نیز دارد که این هدیه را دوباره از او می گیریم. دختر پرتقالی / یاستین گوردر / مهوش خرمی پور / نشر تندیس
-
64.ای همه چیز
دوشنبه 17 خرداد 1395 23:16
جهان تویی جهان منم تو در منی اما من بی تو گمگشته و گریانم .
-
63.با زبان خودم با من حرف بزن...
دوشنبه 17 خرداد 1395 23:14
من که راه تو را نمی دانستم . تومرا در این راه آوردی . من که بی تو زیستن را بلد بودم ، تو زیستنم را معنا دادی با بودنت . من که هیچ نمی دیدم ،تو دستم گرفتی و راهنما شدی. بی تو هیچم. بی تو پوچم. بی تو بیمارم . بی تو گمراه و سرگردانم. بی تو گریانم. بی تو در مرداب دردهای روزمره ی آدمی غوطه ور و خسته ام . با من بمان ....
-
62.واقعاً هم!
یکشنبه 16 خرداد 1395 19:00
هرقدر دلبستگی شدیدتر باشد ، جدایی شیرین تر می شود . درباره ی خوبی های گسستن کم لطفی کرده اند . یک جدایی به اندازه ی یک آشنایی اهمیت دارد ، زیرا گشایش انتخابی حیاتی است . در این لحظه باید اقرار کنم خیلی احساس آرامش می کنم چون در شور عشق حس تحقیر کننده ای هست و من از اینکه خودم را از آن رهانیده ام ، خوشحالم. اکسیر عشق /...
-
61.یه روز که آفتاب طلوع کنه
شنبه 15 خرداد 1395 16:56
فکر کن هیچ ردی از این روزها نمونه . به نظرت خوشحال کننده س یا ناراحت کننده؟ یهو به فکرم رسید یک لحظه وسط تمام سختی ها و لحظاتی که فکر می کنی دردناک بودنشون تا ابد ادامه خواهد داشت ، در تمام لحظاتی که فکر می کنی اونقدر خسته ای که هیچ روز و لحظه ای رو روحت به خاطر نمیاره که آفتابی بوده باشه ، چند دقیقه بشین و دقیق و بی...
-
60.Still Alice
شنبه 15 خرداد 1395 16:48
وقتی که این فیلم رو دیدم به معنای واقعی کلمه ترسیده بودم . داستان زنی هست بسیار باهوش و بسیار موفق . زن استاد زبان شناسی دانشگاه کلمبیاست و دچار آلزایمر زودرس میشه. به نظرم از دست دادن حافظه و توانایی تکلم و استفاده کاربردی از مغز چند تا مشکل عام داره که هر فردی که دچارش بشه باهاش دست وپنجه نرم می کنه و چند تا مشکل...
-
59.ذهن هولوتراپیک «5»
جمعه 14 خرداد 1395 12:31
وقتی عوارض یک اختلال که ماهیت عاطفی دارد ونه ارگانیک ، در ما ظاهر می شود ، باید درک کنیم که این آغاز یک « بیماری» نیست بلکه پدیدار شدن اطلاعاتی در آگاهی ماست که سابق بر این در بخش های ناخودآگاه هستی ما مدفون بوده اند . وقتی این فرآیند به پایان برسد ، عوارض مرتبط با اطلاعات ناخودآگاه برای همیشه حل و فصل و معمولاً...
-
58.ذهن هولوتراپیک «4»
جمعه 14 خرداد 1395 11:48
هوشی که جهان ما را به وجود آورده است بی نهایت پیچیده وعملکردهای این هوش بسی فراتر از درک آدمی است . اگر می خواهید به دانش آن دسترسی پیدا کنید ، این هوش باید به شما یاد بدهد که آن را چگونه دریافت کنید . از آنجا که این هوش چیزی جز هستی خود شما نیست ، باید یاد بگیرید چگونه در سطوح بیشتر و بیشتری از هستی خودتان یا خود...
-
57.ذهن هولوتراپیک «3»
جمعه 14 خرداد 1395 11:39
بدن انسان دارای مکانیسمی است که رنج خیلی شدید را ، خصوصاً رنجی که ناشی از احساس خفگی باشد ، به شکلی از هیجان که یادآور برانگیختگی جنسی است ، ترجمه میکند. ذهن هولوتراپیک ( راهی به سوی جهان هولوگرافیک ) / استانیسلاو گروف / محمد گذرآبادی / نشر هرمس
-
56.ذهن هولوتراپیک «2»
جمعه 14 خرداد 1395 11:30
فردی که BPM 2 کاملا بسط یافته و پیشرفته را تجربه می کند ، احساس محبوس شدن و اسیر شدن در جهانی تنگ و تاریک و کابوس وار را دارد . میدان دید وی تاریک و شوم و فضای عمومی ، فضای شکنجه تحمل ناپذیر عاطفی و جسمی است . در همینموقع ، ارتباط با زمان خطی به کل قطع می شود و هر اتفاقی که می افتد به نظر ابدی می رسد ، طوری که انگار...
-
55.گیم اور!
جمعه 7 خرداد 1395 22:08
اینکه از اتفاق افتادنش پشیمون نباشی ، دلیل نمیشه بخوای تا همیشه هم توش بمونی.
-
54.سعدی
شنبه 1 خرداد 1395 14:34
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی.
-
53.بازگشت به عقب ممکن نیست
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 22:52
آخه یه کتاب چقد فوق العاده باشه خوبه؟ از همه ی بخش ها بیشتر بخش دوم و از همه ی شخصیت ها بیشتر عاشق شخصیت اودین بودم. ممنونم از آقای حسین شهرابی برای این ترجمه ی خیلی خیلی خوب! "اشتباهه که تصور کنیم مردم میخوان محیط زیست حفظ بشه یا زندگی شون سالم بمونه و در نتیجه سپاسگزار کمال گراهایی هستند که برای چنین اهدافی...
-
52.ذهن هولوتراپیک «1»
پنجشنبه 23 اردیبهشت 1395 22:23
دلم میخواد از کتاب ذهن هولوتراپیک بنویسم ، اما اگه بخوام بنویسم باید عملاً همه ی کتاب رو بنویسم . برمیگردم و هر بخش رو دو یا سه بار می خونم ، کلی جمله رو هایلایت می کنم و کلی لذت میبرم و از خودم می پرسم آیا دوباره تو اون موقعیت روحی قرار میگیرم که یک سال و اندکی پیش بودم و جهان هولوگرافیک برای همیشه ذهنم رو تکون دا
-
51. ذهن هولوتراپیک
پنجشنبه 16 اردیبهشت 1395 20:35
کشف مهم دیگری که در پژوهش های ما صورت گرفت این بود که خاطرات افراد از تجربه های عاطفی و جسمی ، نه به صورت تکه ها و قطعات جداگانه بلکه به شکل مجموعه های پیچیده ثبت می شوند که من آنها را نظام های COEX ( مخفف نظام های تجربه های فشرده ) نامیده ام . هر نظام COEX شامل خاطراتی از دوره های مختلف زندگی ماست که بار عاطفی یافته...