پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

63.با زبان خودم با من حرف بزن...

من که راه تو را نمی دانستم . تومرا در این راه آوردی . من که بی تو زیستن را بلد بودم ، تو زیستنم را معنا دادی با بودنت . من که هیچ نمی دیدم ،تو دستم گرفتی و راهنما شدی.

بی تو هیچم.

بی تو پوچم.

بی تو بیمارم .

بی تو گمراه و سرگردانم.

بی تو گریانم.

بی تو در مرداب دردهای روزمره ی آدمی غوطه ور و خسته ام .

با من بمان .

تنهایم نگذار .


62.واقعاً هم!

هرقدر دلبستگی شدیدتر باشد ، جدایی شیرین تر می شود . درباره ی خوبی های گسستن کم لطفی کرده اند . یک جدایی به اندازه ی یک آشنایی اهمیت دارد ، زیرا گشایش انتخابی حیاتی است . در این لحظه باید اقرار کنم خیلی احساس آرامش می کنم چون در شور عشق حس تحقیر کننده ای هست و من از اینکه خودم را از آن رهانیده ام ، خوشحالم.


اکسیر عشق / اریک امانوئل اشمیت / سعیده بوغیری / نشر البرز

61.یه روز که آفتاب طلوع کنه

فکر کن هیچ ردی از این روزها نمونه . به نظرت خوشحال کننده س یا ناراحت کننده؟

یهو به فکرم رسید یک لحظه وسط تمام سختی ها و لحظاتی که فکر می کنی دردناک بودنشون تا ابد ادامه خواهد داشت ، در تمام لحظاتی که فکر می کنی اونقدر خسته ای که هیچ روز و لحظه ای رو روحت به خاطر نمیاره که آفتابی بوده باشه ، چند دقیقه بشین و دقیق و بی قضاوت نگاه کن .  نمیگم دلت تنگ میشه فقط شاید بعداً دلت خواست جزییات این روزها رو به خاطر بیاری . روزهایی که از تو چیزی می سازند که خواهی شد . 

54.سعدی

وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی

کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی.


40.از سید علی صالحی

شعرت را بگو.

ادامه ی بهترین بهانه برای ما

همین گفت و گو به زبان اشاره است.


+ از کتاب رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ

38.بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد ...

"تولد زمین را به بزم می نشینم و امیدوارم امسال آن چنان لبریز باشد که پایان یافتن اش اندوه بیاورد و چنان شاد باشد که به هزاران سال غم غلبه یابد . از اعماق قلبم سال فوق العاده ای را برای خودم ، عزیزانم ، دوستانم ، تمام کسانی که این خطوط را می خوانند و من می شناسم و نمی شناسمشان ، برای مردم کشورم ، برای این وطن بنفشه گون ، برای تمام انسان ها و برای تمام دنیا آرزو می کنم ."


سال گذشته همین روزها آرزوی بالا را نوشتم . در مورد دوستان و عزیزان و تمام کسانی که این خطوط را می خوانند و من می شناسمشان و نمی شناسمشان و برای مردم کشورم و یا تمام انسان ها نتوانم نظر سنجیده ای را بنویسم اما برای این وطن بنفشه گون می توانم بنویسم سال بهتر و آرام تر و پویاتری را پشت سر گذاشت.

برای این مادر مشترک ! برای این وطن هزار رنگ به طراوت یک سبزه ی تازه روییده خوشحالم و بار دیگر سالی شاد و متعالی را برای این خطه ی پهناور می خواهم . 

 

 
ادامه مطلب ...

33. A Dangerous Method

 

 فیلم راجع به روابط یونگ با یکی از بیمارانش به نام سابینا بوده که بعدها روانپزشک بزرگی می شود . 
فیلمی نیست که به هر کسی دیدنش را توصیه کنم اما برای افرادی که علاقمند به روانشناسی هستند و یا مطالعاتی در این زمینه دارند گزینه ی خیلی خوبیست . من متاسفانه دانش نقد فیلم را ندارم اما می توانم بگویم با اشکالاتی که در فیلم وجود دارد ، ارزش دیدن حتی بیش از یک مرتبه را دارد.

پ . ن: اشاره به همزمانی معنادار عالی بود.
ادامه مطلب ...

32.این خنجر رو از قلبت درار ! گرمم می کنه .

درست زمانی که گمون می کنی داستان به سر اومده ، قهرمان داستان رو میبینی . بعد از ماه ها و نمی دونی باید چه جوری تفسیرش کنی . داستان تموم نشده ؟ ببین چقدر قهرمانت رو دوست داشتی و حالا دیگه رفته . ببین چقدر دوسش داشتی !؟


یا یادآوری رنج آور اینکه قشنگ ترین داستان زندگیت تا الان تموم شده یا داره میشه و تو هیچ کاری نمی تونی بکنی . چون داستان مال تو نیست و تو فقط تو یک قایق بودی و صدای قصه گویی رو شنیدی که داشته تو قایق بغلی داستان مورد علاقه ات رو می گفته و فاصله ی شما به کمی رسیدن صدای واضح قصه گو و به دوری سهمگین ترین و غیر قابل فتح ترین امواج بین تون هست و هیچ وقت این دو قایق یگانه نخواهند بود . 


28. جای بدیه!

گاهی هیچ چیز نوشتنی ای وجود ندارد . 

نمی دانم من نوشتن را فراموش کرده ام یا فراغتی نیست برای نوشتن و یا آنقدر همه اتفاقات درونی هستند که هنوز واژه ای ابداع نشده برای وصفشان ؟

24.از ابی!

حدیث تازه ی عشق تو ام من !


به پایانم نبر ،

از نو بیاغاز...