پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

51. ذهن هولوتراپیک

کشف مهم دیگری که در پژوهش های ما صورت گرفت این بود که خاطرات افراد از تجربه های عاطفی و جسمی ، نه به صورت تکه ها و قطعات جداگانه بلکه به شکل مجموعه های پیچیده ثبت می شوند که من آنها را نظام های  COEX ( مخفف نظام های تجربه های فشرده ) نامیده ام . هر نظام COEX شامل خاطراتی از دوره های مختلف زندگی ماست که بار عاطفی یافته اند و فصل مشترکی که آنها را در یک مجموعه گرد هم می آورد این است که کیفیت عاطفی یا احساس جسمی مشابهی دارند . هر نظام COEX ممکن است لایه های متعددی داشته باشد که هر کدام متاثر از مضمون ، احساسات و کیفیات عاطفی اصلی هستند . در بسیاری از موارد می توان لایه های جداگانه را برحسب دوره های مختلف زندگی فرد از هم تشخیص داد.

هر نظام COEX دارای مضمونی است که آن را مشخص و متمایز می کند . برای مثال ، هر مجموعه منفرد COEX می تواند حاوی تمام خاطرات اصلی از وقایعی باشد که تحقیرآمیز، خفت بار یا شرم آور بوده اند . 

ذهن هولوتراپیک ( راهی به سوی جهان هولوگرافیک ) / استانیسلاو گروف / محمد گذرآبادی / نشر هرمس

50.یکی از بهترین کتاب های جهان های گذشته و نامده (2)

عدم هم بستگی با بشریت . تلقی اش این بود : فقط یک چیز می توانست او را از این فکر جدا سازد ، عشق شخص به یک فرد مشخص . اگر واقعاً عاشق کسی می شد ، دیگر به سرنوشت دیگران بی اعتنا نبود ، زیرا معشوقش به آن سرنوشت بستگی داشت .

جاودانگی / میلان کوندرا / حشمت الله کامرانی / نشر علم

49.یکی از بهترین کتاب های جهان های گذشته و نامده(1)

موقعی پیش می آید که تو در برابر آینه ای می ایستی و از خود می پرسی این خود من است ؟ و چرا ؟ چرا من با این یکی شوم ؟ مرا چه پروای این صورت و در آن لحظه همه چیز شروع به فروریختن می کند . همه چیز شروع به فروریختن می کند . 

جاودانگی/میلان کوندرا/ حشمت الله کامرانی /نشر علم

48.به انتخاب خودم به تو می سپارمش!

وادارم کن کار درست رو انجام بدم . مثل پارسال که وادارم کردی و اون تصمیمی که گرفتی از قشنگ ترین تصمیم هات برای زندگیم بود.

بهم نشون بده و وادارم کن . تو تصمیم بگیر . تو که کارگردانی و میدونی که من فیلمنامه ت رو نمی دونم  .

47. خشم های پنهان من کجایند و چه قدر کنترلم می کنند؟

«زن من هفده سال پیش از دنیا رفت ، سوامیجی . حالا دیگر فکر نمی کنم برای او غمگین باشم . از چیزی هم عصبانی نیستم.»

« اگر غمگین نیستی ، اگر خشمگین نیستی . پس باید در آرامش باشی . هستی ؟ یعنی به خاطر آنکه آرامش داری به اینجا می آیی؟»

وینود ساکت شد . سوامیجی سرش را تکان داد . 

«نه این خشم است . خشمی آن چنان پنهان ، در عمق جانت که قادر به دیدنش نیستی .  خشم از اینکه زندگی ات به غارت رفته ، خشم از اینکه قدم به این راه گذاشته ای بی آنکه حق انتخاب داشته باشی . خشم برای آنکه از تو نخواستند انتخاب کنی ، احساس می کنی اگر به خودت واگذار می کردند راه بهتری را انتخاب می کردی . راه ساده تر ، آسان تر ، نه این راه پسرم که پر از رنج بوده و هنوز هم هست ، این همه رنج بردی و به جایی که می خواستی نرسیدی . »

مرگ ویشنو / مانیل سوری / پرتو اشراق / نشر ناهید

46.شاهکاری که لیاقت نوبل رو داشت!

در آن زمان زندگی شان آنقدر مشغول کننده بود که دیگر به امید احتیاجی نداشتند بنابراین فراموشش کردند.

سالار مگس ها / ویلیام گلدینگ / سوسن اردکانی / نشر آپادانا

45.نگاه اخروی ناباکوف به داستان!

بعد از مرگ ذهن انسان از جسم جدا می شود و در قلمرویی حرکت می کند که همه چیز همچون قبل به هم پیوسته است و اینکه کمابیش قدرت احساس دارد . پس عذاب گناهکاران در جهان دیگر دقیقاً بدین معناست که ذهن سرسختشان نمی تواند به آرامش برسد مگر اینکه از آثار و عواقب تمام کارهای بی پروای دنیوی شان آگاه شود.

چشم / ولادیمیر ناباکوف/ علی مهمان نوازان / نشر مروارید

39.خال های ورق

لنگدان بسیار از خود می پرسید چند درصد از افرادی که ورق بازی می کنند اطلاع داشتند چهار خال ورق - پیک ، خاج،خشت و دل - نشانه های جامند و مستقیماً از خال های بازی تاروت یعنی شمشیر و جام و چوگان شاهی و ستاره ی پنج پر مشتق شده اند .

پیک شمشیر است - خنجر ، مذکر.

دل جام است - ساغر ، مونث

خشت چوگان شاهی است - تبار سلطنتی ، شاخه ی شکوفان.

خاج ستاره ی پنج پر است - ربه النوع ، مادینه ی مقدس.

راز داوینچی / دن براون / سمیه گنجی ، حسین شهرابی / نشر زهره

38.بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد ...

"تولد زمین را به بزم می نشینم و امیدوارم امسال آن چنان لبریز باشد که پایان یافتن اش اندوه بیاورد و چنان شاد باشد که به هزاران سال غم غلبه یابد . از اعماق قلبم سال فوق العاده ای را برای خودم ، عزیزانم ، دوستانم ، تمام کسانی که این خطوط را می خوانند و من می شناسم و نمی شناسمشان ، برای مردم کشورم ، برای این وطن بنفشه گون ، برای تمام انسان ها و برای تمام دنیا آرزو می کنم ."


سال گذشته همین روزها آرزوی بالا را نوشتم . در مورد دوستان و عزیزان و تمام کسانی که این خطوط را می خوانند و من می شناسمشان و نمی شناسمشان و برای مردم کشورم و یا تمام انسان ها نتوانم نظر سنجیده ای را بنویسم اما برای این وطن بنفشه گون می توانم بنویسم سال بهتر و آرام تر و پویاتری را پشت سر گذاشت.

برای این مادر مشترک ! برای این وطن هزار رنگ به طراوت یک سبزه ی تازه روییده خوشحالم و بار دیگر سالی شاد و متعالی را برای این خطه ی پهناور می خواهم . 

 

 
ادامه مطلب ...

37.رمز مرد ویترووین


ناگاه حس کرد به هاروارد برگشته و در کلاس نماد پردازی در هنر ایستاده است و اعداد مورد علاقه اش را روی تخته می نویسد .

1.618

برگشت تا خیل عظیم شاگردان مشتاق را ببیند :« کی می تونه بگه این عدد چیه ؟»

یک دانشجوی قدبلند ریاضی از ته کلاس دستش را بلند کرد و گفت :« عدد فی . »

و آن را فیی تلفظ کرد.

«آفرین استتنر . میخوام همگی با فی آشنا بشید . »

استتنر با خنده اضافه کرد :« با عدد پی اشتباه نشه . ما ریاضی دان ها میگیم فی فقط دو تا نقطه از پی راحت تره ! »

لنگدان خندید . اما به نظر نمی آمد کس دیگری معنای آن شوخی را فهمیده باشد.

استتنر ساکت شد و لنگدان ادامه داد :« این عدد یک ممیز ششصد و هجده در هنر عدد بسیار مهمیه . کی میتونه بگه چرا ؟»

استتنر که قصد جبران داشت گفت :« چون خیلی قشنگه ؟ »

همه خندیدند .

« در واقع استتنر دوباره درست میگه . فی عموماً زیباترین عدد جهان تلقی میشه . »


 

ادامه مطلب ...