پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

107.کاردستی : سرگرمی جدید

اولین بار ، چهار هفته ی پیش بود . تصمیم گرفتم که برای تولدش برایش ریسه کاغذی درست کنم ، گوگل کردم :"ریسه تولد" و هزاران شکل دیدم که هیچ کدامشان قانعم نمی کرد . تصمیم گرفتم به ذهنم و به دستانم اجازه ی خطا کردن بدهم . کاغذ آچار رنگی خریدم و برش دادم . از بین ده رنگ این سه رنگ انتخابم برای سلیقه ی باوقار او بود :


اما باز هم نمی دانستم چه کار باید بکنم تا از سادگی بی روح این کاغذها ، سادگی زیباتری بسازم . خودم را رها کردم ، هر حرف را که می کشیدم سعی می کردم یکی از المان های مورد علاقه اش را در آن بگنجانم . مثلا آمریکا که کشور مورد علاقه اش بود یا اتلتیکو مادرید که تیم مورد علاقه اش بود . متولد زمستان بود و با کریستال برف می توانستم یکی از حروف را تزیین کنم . علاقه اش به یوگا و دیگر علاقمندی هایش را گنجاندم . خود را رها کرده بودم و نتیجه ی کار بهتر از حد تصور اولیه ام در آمد . کاردستی کوچکم را دوست داشتم . با عشق و حوصله کشیده بودمش . برایش انرژی گذاشته بودم و خلاقیت خودم را به خرج داده بودم بی آنکه ذره ای از دیگری تقلیدی کرده باشم . روی دیوار خانه اش که نتیجه کار را دیدم ، غرق شور و شعف شدم سوای از اینکه فهمیده بودم چه قدر خوشحالش کرده ام .


بعد از آن موقع بازی شروع شد . هر روز ایده های کارت و جعبه و تزیین و غیره به ذهنم می آید و من بعد از سالها کاری را پیدا کرده ام که با دست انجامش دهم  و لذت ساده اما بزرگی را برای خودم داشته باشم.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.