ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
من از تو زن را آموختم
تا شب را تاریکی خطاب کنم
روز را روشنایی و تو را دعای عهد عجیب !
تو کیستی که مرا از جنس ابر و سلوک علف آفریده ای!
صبح نخستین روز فروردین
جهان
در حصار باغی از نیلوفر بود،
گهواره گندم و تملک ،
و تو تصرف بی پایان در هم شدن
به وقت اشتیاق آبی ها .
و من تو را دوست می دارم.
رد پای برف تا بلوغ کامل گل سرخ / سید علی صالحی / نشر نگاه
مهم نیست بهشت و جهنم نداری و شعور لامکان و بدون زمان تمام هستی هستی . اگر من شال گردن باشم ، تو تار و پودی . اگر من گل آفتابگردانم تو آفتابی و خاک و هوا و ابر و باد همگی دیگری ِ تو اند .
اگر من خاکم ، تو اون حیاتی هستی که می دوه در شعور گیاه . اگر من کهکشان باشم ، تو تمام ستاره های من همزمانی !
من هر چیزی که باشم ، بی تو کمتر از پیاله ای ام که گوشه ای افتاده ام . بی تو ای تمام هستی ! ای فراتر از کلمه و فراتر از سکوت .
کاملی و من ناقصم و عاشق نقصم هستم . اینجوری همیشه چیزی هست برای حرف زدن با تو . برای اینکه بهم خودت رو نشون بدی .
با من همیشه بمون . همیشه خودت رو بهم نشون بده . اگر خوشبخت بتونم باشم ، تو خود خوشبختی هستی که یک روز در من حلول می کنی و یا قطره قطره در جانم جاری میشی .
هر چی که هستی . هر نامی که داری ...
فقط بمون با من .