پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

پـا بـرهنـه روی دیـوار دلـم

یادداشت های پراکنده

27.بعد از چهار ماه !

خانه ی مامان بزرگ همیشه جای خوبی برای کتاب خواندن بوده . 

نه اینترنت دارد . نه اینترنت گوشی آنتن می دهد . نه خبری از ماهواره هست نه هیچ چیز دیگر . مینشینی سر کتابت .

من دو تا از قشنگ ترین کتاب های زندگی ام را در تابستان های حیاط مادربزرگم خوانده ام  . جایی که بوی آلبالوها هست اما دیگر پدربزرگی نیست که بوی سیگارش با آلبالوها مخلوط شود . بویی که من تا سرحد مرگ میپرستمش .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.